می نویسم برای خودم ، مدتی است که خودم را فراموش کرده ام
می نویسم شاید خودم را دریابم ، می نویسم شاید بعد ها کسی
بخواندم !
می نویسم شاید بتوانم خودم را خالی کنم
می نویسم شاید بتوانم راحت تر شوم
کاش می توانستم با اشکهایم بنویسم
احساس خمودگی می کنم
احساس پیری می کنم
احساس پوچی دارم
دیگر ندارم گوشی را که به آن حرفهایم را بزنم
فهمیدم که برای من گوشی ساخته نشده است
دیگر از شعار ها خسته شده ام
می خواهم بال بزنم ولی بالی ندارم
هنری ندارم
تفکر بلد نیستم
عشق را نمی فهمم
انسانهای فراموشکار را نمی فهمم
مترسکهای در دست باد را نمی فهمم
قاصدکهای بی قرار را نمی فهمم
من آموختم که نیاموخته هایم بسیار است
آموختم که باید تنها باشم
هیچ کس نمی تواند مرا تحمل کند
باری را به دوش می کشم که سنگین است
دلم هوای سبزه کرده است
هوای آبی دریا ، هوای آسمان ، هوای هوای پاک
* مدتی است که حیرانم و تدبیری نیست *
* شرح این آتش جانسوز نگفتن تا کی
:: برچسبها:
همه پسند ,
دلگیر ,
نوشته ,
اس ام اس ,
HAMEHPASSAND ,
AZAD ,
شعر ,